فیزیک با متافیزیک چه رابطه ای دارند؟
امروزه ورود غیر متخصصانه بسیاری از فیزیکدانان به حوزه متافیزیک، مشکلات علمی فراوانی به وجود آورده است. برخی دانشمندان، با برداشت الحادی از فرضیههای فیزیکی- مثل بیگ بنگ – و با نگاه متافیزیکی و «فیلسوفانه» به عالم میگویند: قوانین فیزیک به تنهایی برای به وجود آمدن جهان، کافی است و عالم به خالق احتیاج ندارد! برای تبیین و نقد این مطلب با طرح یک پرسش و شبهه آغاز میکنیم.
سؤال: آیا با کمک علم فیزیک میتوان مسائل مربوط به آغاز جهان را تجزیه، تحلیل و نقد نمود؟
شبهه: با وجود پیشرفتهای علوم تجربی؛ به ویژه فیزیک و اختر فیزیک ، چه نیازی به متافیزیک و فلسفه است؟
جواب اجمالی
«متافیزیک»، لغتی یونانی و به معنای علمی به کار میرود که موضوع آن «وجود» است. «فیزیک» نیز واژهای یونانی و به معنای طبیعت است. علم فیزیک به بررسی ویژگیهای طبیعت میپردازد و موضوع آن، ماده و حرکت آن در فضا و زمان است. دانشمندانی که درباره کل جهان صحبت میكنند، در واقع خواسته یا ناخواسته از فلسفه(متافیزیک) و جهانبینی خود سخن میگویند؛ بنابراین باید نوعی از جهان بینی را انتخاب كنند که عالمانه، صحیح و فلسفی باشد. جهانبینی فلسفی ـ الهی با تکیه بر علم و وحی، برای پیدایش جهان، آغاز و انجام آن، توضیحی جامع و عالمانه دارد. فیلسوف الهی با استمداد از متافیزیک و قضاياى بديهى و نظرى، در كليات جهان هستى بحث كرده و به اين وسيله به مبدأ آفرينش، كيفيّت پيدايش جهان، آغاز و انجام آن پىمیبرد. برخی برداشتهای الحادی از فرضیه بیگ بنگ که در واقع نوعی تفسیر متافیزیکی غلط از عالم است، مورد انتقاد بسیاری از فیزیکدانان، مانند باکال، پِن رُز، دیویس و اُومبِرتواِکو قرار گرفته است، مثلا منتقدان پرسیدهاند: خودِ قوانین فیزیک از کجا آمده اند؟! چرا برخی فرضیههای ملحدانه، به قوانین فیزیک، منزلتی متافیزیکی، ابدی و خدایی دادهاند؟! قانون بیشعور، چگونه میتواند جهان سرشار از هوشمندی را خلق کند؟! اگر فیزیکدانی به ادعای خود، پوزیتیویست و تجربه گرا است، باید از او پرسید: چگونه وارد مسائلی میشود که متافیزیکی، غیرحسی و تجربه ناپذیرند؟! «پائول دیویس» ستارهشناس و فیزیکدان مشهور میگوید: برخی از معتقدان به بیگ بنگ از خدای متعال پرهیز میکنند، ولی در همان حال به جای خدا، امر متافیزیکی و متعالی دیگری را قرار داده و آن را «قوانین فیزیک» مینامند؛ در نتیجه بدون تکیه بر مسایل فلسفی و متافیزیکی، سخن گفتن از آغاز و انجام جهان، عالمانه نیست و فلسفه و فیزیک تحت شرایطی ،می توانند همکاریهای عالمانه وسودمندی داشته باشند.
جواب تفصیلی
ارزش و اعتبار علم فیزیک بین اقشار فرهیخته جامعه و برخی برداشتهای غلط از فرضیههای فیزیکی، فضایی غیرعالمانه و شبههناک ایجاد کرده است. یکی از مهمترین کلیدهای پاسخ به شبهات، تفکیک دقیق و علمی میان فیزیک و متافیزیک و تبیین نوع تعامل بین این دو حوزه است. موارد دیگر ضرورت پرداختن به این موضوع را میتوان چنین برشمرد:
1. پاسخ به شبهات اعتقادی؛
2. روشن شدن نیازمندی بشر به متافیزیک، فلسفه و دین؛
3. اثبات ناتوانی فیزیک و اختر فیزیک در تبیین مسائل متافیزیکی و دینی؛
4. تبیین توانمندی فلسفه برای پاسخگویی به سوالات مربوط به آغاز جهان.
برای تبیین موضوع از مفهومشناسی واژهها کمک میگیریم:
«متافیزیک»، لغتی یونانی و به معنای علمی به کار میرود که موضوع آن "وجود" است و مباحثی، مانند وجود و عدم، علّت و معلول، خدا، صفات و افعال او و آغاز و انجام جهان را مطرح میکند. علم متافیزیک از همه علوم، كلّىتر بوده و در نتیجه دانشهای دیگر به آن نيازمندند.1
«فیزیک» نیز واژهای یونانی و به معنای علم قوانین حاکم بر طبیعت است. علم فیزیک به بررسی ویژگیهای طبیعت میپردازد و موضوع آن، ماده و انرژی، حرکت آن در فضا و زمان است.2 امروزه برخی از فیزیکدانان، درباره کل جهان، بر اساس فرضیه بیگ بنگ، نظراتی دادهاند که مورد انتقاد بسیاری از فیزیکدانان و فلاسفه، مانند باکال، دیویس و اُومبِرتو اِکو قرار گرفته است. منتقدان این فرضیه، با آن که همگی خداپرست نیستند، اما این فرضیه را «علمی» تلقی نکردهاند. باید توجه داشت که استقبال رسانهها از این فرضیه، دلیل اتقان و صحت آن نیست. کتاب «طرح بزرگ»، مدعی نفی خدا است، درحالی که به باور بسیاری از مشاهیرِ جهانِ فیزیک و فلسفه، مانند پن رز، نظریه بیگ بنگ، توان علمی لازم برای اثبات خود را ندارد.3
«پائول دیویس» ستاره شناس و فیزیکدان مشهور نیز میگوید: خداناباوران از خدای متعال پرهیز میکنند، ولی در همان حال به جای خدا، امر متعالی دیگری را قرار میدهند و آن را قوانین فیزیک مینامند.
برخی فیزیکدانان با برداشت ملحدانه از فرضیه بیگ بنگ میگویند: قوانین فیزیک به تنهایی برای به وجود آمدن جهان، کافی است و جهان به خالق احتیاج ندارد. باید از این گروه چند سوال پرسید:
ـ خودِ قوانین فیزیک از کجا به وجود آمدهاند؟
ـ چرا فیزیکدانان ملحد در حال انکار خداوند، در واقع به قوانین فیزیک، منزلتی متافیزیکی، ابدی و خدایی دادهاند؟
ـ قانون بی شعور، چگونه میتواند جهان سرشار از هوشمندی را خلق کند؟
ـ اگر فیزیکدانان ملحد به ادعای خود، پوزیتیویست و تجربه گرا هستند، چگونه وارد مسائلی میشوند که حسی و تجربه پذیر نیستند؟
جالب است بدانیم که بسیاری از فیزیکدانان برجسته، مثل پن روز معترفند، تا کنون بشر توانسته است تنها به 5 درصد جهان شناخت پیدا کند و 95 درصد گیتی ناشناخته است که آن را ماده تاریک مینامند؛ بنابراین بشر نمیتواند با چنین علم محدودی، احکامی کلی و قطعی در مورد خالق و آغاز جهان صادر کند.
دانشمندانی که درباره کل جهان صحبت میكنند، در واقع خواسته یا ناخواسته از جهانبینی خود سخن میگویند؛ بنابراین باید نوعی از جهانبینی را انتخاب كنند که عالمانه، صحیح و فلسفی باشد. جهانبینی فلسفی - الهی با تکیه بر علم و وحی، برای پیدایش جهان و آغاز و انجام آن، توضیحی جامع و عالمانه دارد، اما جهانبینیهای مادی برخاسته از علم فیزیک، از تفسیر عالمانه نسبت به آغاز جهان، ناتوان است.4
نتیجه:
1. علم فیزیک ویژگیهای ماده را بررسی میکند، ولی موضوع علم متافیزیک، «وجود» است و از سایر دانشها کلیتر بوده است و صلاحیت دارد که در مورد آغاز جهان صحبت کند.
2. امروزه نظریه بیگ بنگ، مورد انتقاد بسیاری از فیزیکدانان و فلاسفه، مانند باکال، پِن رُز، دیویس و اُومبِرتو اِکو قرار گرفته است.
3. فیزیکدانانی که میخواهند درباره کل نظام جهان، آغاز و انجام آن سخن بگویند باید افزون بر لباس فیزیک، جامه متافیزیک و فلسفه را نیز به تن کنند تا بتوانند کلامی علمی و محکم را ارائه نمایند.
4. با فرضیه های غیر قطعی، مثل بیگ بنگ نمیتوان به طور قطع در مورد آغاز جهان نظر داد.
5. فیزیک با توضیح چگونگی آغاز جهان که امری غیر تجربی و متافیزیکی است؛ خواسته یا ناخواسته عینک فلسفی به چشم زده و از حیطه موضوع علم فیزیک؛ یعنی ماده خارج شده است.
6. تبیین تعاملات علمی ، سودمند و دو جانبه فیزیک و فلسفه،در این نوشتار مختصر نگنجیده و مجالی واسع می طلبد.
پینوشت:
- ر.ک: طباطبایی، محمدحسین(1364) اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج1، ص48، تهران: صدرا.
- سایت wikipedia.org، دانشنامه آزاد.
- . Stephen Hawking the grand Design Random House
- ر.ک: مطهری، مرتضی(بیتا) مجموعه آثار، ج3، ص44-27؛ ج2، ص86-77، تهران: صدرا.
نظرات